دومینویی متفاوت
با دیانا دومینو بازی می کردیم و به موسیقی گوش میدادیم. بعد از مدتی دیانا از این بازی حوصله اش سر رفت و من هم که اصلا حال بازی بپر بپر و خاله بازی نداشتم به دیانا پیشنهاد دادم که با قطعه های دومینو یک بازیی دیگر بکنیم به این ترتیب که پشت به هم بنشینیم و مثلا اول من یک وسیله را نام می برم و بعد هر دومان آن را با قطعه های دومینو بسازیم و بعد سازه های مان را به هم نشان بدهیم. بازی جالبی شد. قسمت سخت و جالبش این بود که دومینوها همه قطعات یک اندازه ای هستند که تنها رنگشان میتواند متفاوت باشد و این برای ساختن چیزهای مختلف مثل نونک جوجه یا ...چالش ایجاد می کرد.  ...